از نظر اسلام محدودیت کامیابیهاى جنسى به محیط خانوادگى و همسران مشروع، از جنبه روانى به بهداشت روانى اجتماع کمک مى‏کند، و از جنبه خانوادگى سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقرارى صمیمیت کامل بین زوجین مى‏گردد، و از جنبه اجتماعى موجب حفظ و استیفاى نیروى کار و فعالیت اجتماع مى‏گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب مى‏گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.

حجاب در اسلام از یک مسأله کلى‏ تر و اساسى ترى ریشه می گیرد و آن این است که...

 اسلام مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگى و در کادر ازدواج قانونى اختصاص یابد، اجتماع منحصراً براى کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربى عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهاى جنسى به هم مى‏آمیزد اسلام مى‏خواهد این دو محیط را کاملًا از یکدیگر تفکیک کند.

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حد خاصى است و از آن پس آرام می ‏گیرد.

همان‏طور که بشر- اعمّ از مرد و زن- در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمى‏شود و اشباع نمى‏ گردد، در ناحیه جنسى نیز چنین است.

هیچ مردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس سیر نمى‏شود.

و از طرفى تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون است به نوعى احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مى ‏گردد.( مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، ص 433-436)